پاولف پژوهشگر و زيستشناس نامور روسي يكي ديگر از نخستين كساني است كه با آزمايشهاي علمي خود به موضوع تداعي معاني يا همخواني انديشهها تحقق بخشيد. در نظريههاي تداعيگرايي بيشتر اصل مجاورت مطرح است. به طوري كه در نظريه وابستهگرايي ثوراندايك مشاهده گرديد همراهي يا مجاورت محرك و پاسخ موجب يادگيري ميشود، در صورتي كه در نظريه بازتابي پاولف مجاورت يك محرك با محرك ديگر كه هر كدام داراي پاسخ خاص خود مي باشد سبب ميگردد كه پاسخ يكي از محركها بر اثر تكرار به محرك ديگري اختصاص يابد.
پاولف با توجه به اصل مجاورت در بررسيهاي خود اصطلاح بازتاب يا پاسخ را براي توصيف يك واحد رفتاري به كار ميبرد. به نظر او فرايند اساسي در يادگيري ايجاد رابطهاي است كه ميان محرك و بازتاب (پاسخ) – به علت همزماني يا مجاورت آنها – به وجود ميآيد. روانشناسان براي سهولت محرك را، يعني عاملي كه از ارگانيزم در محيط نسبت به آن واكنش نشان ميدهد، با حرف s و پاسخ آن را – خواه بازتاب بدانيم و خواه چيز ديگر – به صورت R نشان ميدهند بنابراين، يادگيري عبارت از ايجاد نوعي ارتباط فرضي در دستگاه عصبي است كه ميان محرك ( S ) و پاسخ ( R ) ايجاد ميشود.
ادامه مطلب ...